۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

بررسي يك مقاله (3)

 خاستگاه اجتماعي الگوهاي استفاده از تلويزيونهاي ماهواره اي فارسي زبان در ميان مخاطبان تهراني

محمود شهابي- استاديار دانشگاه علامه طباطبايي و مجيد جهانگردي –كارشناسي ارشد مطالعات فرهنگي
فصلنامه تحقيقات فرهنگي سال اول شماره دو تابستان 87
در اين مقاله با اشاره به اينكه در دو دهه گذشته انقلابي در ارتباطات رخ داده، آن را انقلاب رسانه هاي الكترونيك ناميده و نوشته است : از يك سو رسانه هاي نوين به عنوان بخشي از جامعه مدني بين المللي و از سوي ديگر به عنوان تكنولوژي جهاني سازي مطرح هستند كه تلاش مي كنند فرهنگ هاي ضعيف تر را در فرهنگ غربي حل كنند .
بنا بر اين نوشته در رويكرد اول ارزشهايي همچون آزادي بيان و ديگر ارزشهاي ليبرالي مطرح مي شود و در رويكرد دوم بر حاكميت ملي و انسجام فرهنگي و نوعي سياست حمايت از فرهنگ تاكيد مي شود كه در برخي كشور ها از جمله ايران به خاطر غلبه گفتمان تهاجم فرهنگي رويكرد حمايت از رسانه هاي داخلي و محصولات فرهنگي بومي اتخاذ شده است .در اين مقاله با اشاره به ممنوعيت استفاده از تجهيزات ماهواره اي در ايران و فعاليت 40 شبكه ماهواره اي فارسي زبان سعي شده است نيات مصرف كنندگان محصولات فرهنگي اين رسانه ها را در اين مقاله بررسي شود .
روش پژوهشي اين مقاله كيفي و كمي به صورت تحليل مصاحبه ها وتوزيع پرسشنامه در بين 400 نفر از مخاطبان اين رسانه ها در شهر تهران بوده است كه در آن مدت زمان استفاده از ماهواره و مدت تماشاي روزانه برنامه هاي آن و محتواي برنامه هاي مورد پسند مخاطبان بر اساس ويژگي هاي فردي و خانوادگي وپايگاه اقتصادي و اجتماعي آنان ارزيابي شده است .
محقق با تحليل پرسشنامه ها به اين نتيجه رسيده است كه نارضايتي از تلويزيون ملي به دلايلي مانند جذاب نبودن برنامه ها/ تكراري بودن / غمگين بودن و علاقه مخاطبان به تماشاي برنامه هاي بدون سانسور اولين عامل در گرايش به سمت رسانه هاي ماهواره اي بوده است و پس از آن هم كسب اطلاعات سياسي هم انگيزه دوم مخاطبان عنوان شده است.در اين مقاله ميانگين تماشاي برنامه هاي ماهواره اي 29 /3 ساعت عنوان شده و آمده است نماهنگ و موسيقي ايران و فيلم سينمايي خارجي بيشترين ميزان علاقه مخاطبان تهراني را به خود جلب كرده است .
دربخش يافته هاي اين مقاله هم نوشته شده مسن ترها بيشتر هدفشان كسب اطلاعات سياسي / مردان اغلب به خاطر پرستيژاجتماعي و زنان به خاطر فرار از واقعيات زندگي و آموزش به اين برنامه ها علاقه دارند و هر چه پايگاه اجتماعي بالاتر باشد انگيزه براي آشنايي با فرهنگ عامه پسند ايراني وخارجي بيشتر است و هر چه پايگاه پايين تر باشد ميل به منزلت جويي از طريق استفاده از اين رسانه ها افزايش مي يابد.
نويسنده در تحليل يافته ها به اين نتيجه مي رسد كه تماشاي تلويزيونهاي ماهواره اي معمولا شاخصي براي وجود يك مساله اجتماعي به شمار مي رود در صورتي كه استفاده از اين شبكه ها اغلب به تسهيل يا تكميل ارتباطات و پيونده مربوط است تا به جبران نقصان در اين گونه ارتباطات اجتماعي ؛ زيرا نوعي تقسيم كار كاركردي در بين رسانه ها وجود دارد كه هر كدام به نياز خاصي پاسخ مي دهد ؛ بنابراين تلقيات موجود در اين باره نيازمند بازنگري است.

دوم اينكه افراد براي جبران چيزي به رسانه ها روي نمي آورند بلكه انگيزه آنها ممكن است تائيد سبك زندگي شان و يا تقويت نظام ارزشي شان باشد و درست است كه رسانه ها براي افرادي كه نيازهايشان در محيط اجتماعي پاسخي نگرفته است در حكم منابع جايگزين عمل مي كند اما مصرف رسانه اي را نمي توان صرفا به تجربه محروميت محيطي تقليل داد و ممكن است رسانه ها نقش مثبت و سازنده تري را در زندگي انسان ها ايفا كنند .



هیچ نظری موجود نیست: