۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

بررسي مقاله (4)


از ديپلماسي مدرن به ديپلماسي رسانه اي
پژوهش حقوق و سياست -شماره 17 پاييز و زمستان 84
دكتر سيد عبدالعلي قوام -استاد دانشكده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي

نويسنده در اين مطلب تولد ديپلماسي مدرن را در زمان شكل گيري دولت ملت مي داند ؛او با اشاره به رويكردهاي ليبراليستي و رئاليستي در اين باره معتقد است : ديدگاه رئاليستي به ديپلماسي نگاهي امنيتي دارد و ديپلماسي مدرن هنوزبه ميزان قابل ملاحظه اي  اسير دنياي وستفالي موازنه قدرت است و از رئاليسم تغذيه مي كند ؛اما جهاني شدن تصوير جديدي را از ديپلماسي ارائه مي دهد كه متشكل از شبكه چند لايه پيچيده هاي از روابط دهها بازيگر غير حكومتي است .
بنا بر اين نوشته ورود رسانه ها به عرصه روابط بين الملل؛ باعث پيدايش مقوله اي به نام ديپلماسي رسانه اي شده است  ؛در اين ديپلماسي شبكه هاي ماهواره اي تصويري در عمل كارهايي انجام مي دهند كه وزارت خارجه انجام مي داده است و بنابراين آهنگ سريع مبادلات ديپلماتيك از طريق تلويزيون باعث دگرگوني فرايندهاي تصميم گيري به ويژه در شرايط بحراني شده است .


۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

درخت واره تحقیق

عنوان : بررسي نقش بي بي سي فارسي در حوادث پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري
(بررسي موردي تاثير اين رسانه بر رفتار سياسي دانشجويان دانشگاه تهران )

مقدمه ظهور رسانه ها به عنوان ابزار ديپلماسي در دوران جديد و تاثيرات آن در عرصه هاي بين المللي – رسانه هاي ماهواره اي و فعاليت آنها در ايران ؛فعاليت بي بي سي فارسي و بازتاب آن در جامعه




۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

بررسي يك مقاله (3)

 خاستگاه اجتماعي الگوهاي استفاده از تلويزيونهاي ماهواره اي فارسي زبان در ميان مخاطبان تهراني

محمود شهابي- استاديار دانشگاه علامه طباطبايي و مجيد جهانگردي –كارشناسي ارشد مطالعات فرهنگي
فصلنامه تحقيقات فرهنگي سال اول شماره دو تابستان 87
در اين مقاله با اشاره به اينكه در دو دهه گذشته انقلابي در ارتباطات رخ داده، آن را انقلاب رسانه هاي الكترونيك ناميده و نوشته است : از يك سو رسانه هاي نوين به عنوان بخشي از جامعه مدني بين المللي و از سوي ديگر به عنوان تكنولوژي جهاني سازي مطرح هستند كه تلاش مي كنند فرهنگ هاي ضعيف تر را در فرهنگ غربي حل كنند .
بنا بر اين نوشته در رويكرد اول ارزشهايي همچون آزادي بيان و ديگر ارزشهاي ليبرالي مطرح مي شود و در رويكرد دوم بر حاكميت ملي و انسجام فرهنگي و نوعي سياست حمايت از فرهنگ تاكيد مي شود كه در برخي كشور ها از جمله ايران به خاطر غلبه گفتمان تهاجم فرهنگي رويكرد حمايت از رسانه هاي داخلي و محصولات فرهنگي بومي اتخاذ شده است .در اين مقاله با اشاره به ممنوعيت استفاده از تجهيزات ماهواره اي در ايران و فعاليت 40 شبكه ماهواره اي فارسي زبان سعي شده است نيات مصرف كنندگان محصولات فرهنگي اين رسانه ها را در اين مقاله بررسي شود .
روش پژوهشي اين مقاله كيفي و كمي به صورت تحليل مصاحبه ها وتوزيع پرسشنامه در بين 400 نفر از مخاطبان اين رسانه ها در شهر تهران بوده است كه در آن مدت زمان استفاده از ماهواره و مدت تماشاي روزانه برنامه هاي آن و محتواي برنامه هاي مورد پسند مخاطبان بر اساس ويژگي هاي فردي و خانوادگي وپايگاه اقتصادي و اجتماعي آنان ارزيابي شده است .


بررسي يك كتاب

حاكميت بر رسانه ها

اين كتاب را نوام چامسكي در سال 1991 نوشته و سعيد ساري اصلاني آن را  ترجمه كرده است .
چامسكي  در اين كتاب كه كوتاه ترين اثر وي به شمار مي آيد نظريه هياهوي سياسي را مطرح و بر اين نكته تاكيد كرده است كه آمريكا براي حفظ سيطره و منافع خود بر رسانه ها كنترل اعمال مي كند تا افكار عمومي را با سياستهايش همراه سازد .
وي با طرح دو نظريه در باره مردم سالاري مي نويسد يكي از اين نظريات مشاركت مردم در امور است ؛ اما نظريه ديگر اين است كه بايد مردم را با استفاده از امكانات اطلاع رساني تحت انقياد قرار داد كه درك شايع هم همين ديدگاه دوم است .
چامسكي اولين تبليغات سياسي در راستاي اهداف دولتمردان را در دوران جنگ جهاني اول مي داند كه طي آن دولت ويلسون با تشكيل كميسيوني به نام كريل در مدت شش ماه توده هاي جنگ ستيز آمريكايي را به جماعتي جنگ فروش تبديل كرد . اونتيجه مي گيرد كه هياهوي سياسي زماني كه از سوي طبقات تحصيلكرده مورد حمايت قرار گيرد تاثير به سزايي بر جاي مي گذارد .
نويسنده كتاب حاكميت بر رسانه ها معتقد است با بهره گيري از فناوريهاي نوين تبليغاتي مي توان توده هاي مردم را با مسائلي كه خواستار آن نبوده اند همراه كرد و يكي از دلايلي كه مردم بدون احساس تغيير ويژه اي طي ساليان دراز از موضعي به موضع ديگر كشيده شده اند همين امر است .


۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

بر رسي مقاله (2)

رحمن قهرمانپور
نويسنده در اين مقاله دو رويكرد را در باره تاثير گذار رسانه ها بر تصميمات سياست خارجي ذكر مي كند : اول اينكه : رسانه‌هاي خبري ماهواره‌اي در دوران پس از جنگ سرد تصميم‌گيري‌هاي سياست خارجي را تحت تأثير قرار داده‌اند رويكرد دوم هم در مقابل اين رويكرد معتقد است : تصميم‌گيرندگان به ندرت تصميم‌هاي خود را به خاطررسانه‌ها تغيير مي‌دهند، هرچند ممكن است به خاطر رسانه‌ها ناگزير از واكنش نشان دادن شوند.
نويسنده با برگزيدن رويكرد دوم در اين مقاله تله ديپلماسي يا ديپلماسي رسانه‌اي را با با پديده سي‌ان‌ ان مرتبط مي داند و مي نويسد در اين نظريه فرض مي‌شود رسانه‌هاي جهاني نظير سي‌ان‌ ان، آن اندازه قدرتمند شده‌اند كه حتي مي‌توانند تصميم‌هاي سياسي را كنترل كرده و رهبران را وادار به انجام برخي اقدامات كنند د .
در تله ديپلماسي سه ضلع رسانه‌ها، مردم و حكومت اهميت كليدي دارند ؛ مستقل بودن /وجود رسانه‌هاي خصوصي در كنار رسانه‌هاي دولتي و وجود يك فضاي عمومي فارغ از قدرت مفروضات آن است كه بنا بر اين مفروضات تله ديپلماسي در مورد ايران صادق نيست.


۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

طرح تحقيق

" بررسی نقش رسانه ها در روابط بین الملل (مطالعه موردی نقش بی بی سی فارسی در حوادث پس از انتخابات ایران ) "

امروزه رسانه ها نقش موثری در سیاستگذاری خارجی دولتها ایفا می کنند و یا با توجه به میزان استقلالشان تحت تاثیر حکومتها قرار می گیرند و سعی می کنند به عنوان ابزار قدرت نرم منافع دولتی خاص را در برنامه های خود دنبال کنند .این بازیگر با ایفای نقشهای کنترل کننده ، محدود کننده ،lداخله گر ،ابزاری و یا تلفیقی از همه اینها تا کنون مورد توجه بسیاری از سیاستمداران کشورهای قدرتمند قرار گرفته است تا جاییکه در طرح استراتژیک وزارت امور خارجه آمریکا برای تامین امنیت ملی این کشور بر اهمیت رسانه ها برای جلب توجه افکار عمومی جهان و همراه کردن آنها با سیاستهای آمریکا در سطح جهان تاکید شده است .


بررسی یک مقاله (1)

   رويكرد پسا مدرنيسم به ديپلماسي رسانه اي
رها خرازي آذر؛ «ديپلماسي رسانه‌اي» - گروه پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک- سال 87
نویسنده در طرح مساله این مقاله با اشاره به اینکه در حال حاضر ديپلماسي رسانه‌اي بخش قابل توجهي از ديپلماسي عمومي کشورهاي قدرتمند را به خود اختصاص داده است معتقد است رسانه‌هاي نوين، گستره ديپلماسي را به تحريريه روزنامه‌ها، شبکه‌هاي اينترنتي، تلويزيون‌ها و راديوهاي جهاني کشانده اند و هر قدر تاکتيک‌ها و پوشش خبري تأثيرگذارتر طراحي و منتشر شود، چرخ سياست خارجي روان‌تر مي‌چرخد.
وی با اشاره به دیدگاه پست مدرنها دراین باره می افزاید در ديپلماسي نوين افکار عمومي مردمان كشور يا كشورهاي ديگر، مورد هدف دستگاه سياست خارجي و ديپلماسي هستند و موقعيت‌هاي نوينِ حاصل از رشد وگسترش بهره‌گيري از رسانه‌هاي مبتني بر تكنولوژي‌هاي نوين ارتباطات و اطلاعات است ./

بنابراین این مفروض او سئوال اصلی خود را رويکرد پسامدرنيسم به ديپلماسي رسانه‌اي قرار می دهد و در تبیین آن با شرح نگاه پست مدرنها به روابط بین المل ، می گوید بر این اساس هيچ داور نهايي براي تشخيص حقيقت وجود ندارد و آميزش زبان و قدرت سبب ارائه تفسير جديدي از روابط بين‌الملل مي‌شود.
او همزماني عصر رسانه و پسامدرنيسم را یادآور می شود و می افزاید رسانه‌ها از بسياري جهات، نيروي محرکه‌ و روح زمانه و مشخصه اصلي پسامدرنيسم هستند .
نویسنده با قائل شدن دو ويژگي «انتقال» و «تعيين‌كنندگي» برای رسانه ها تعيين‌كنندگي را متضمن اين معنا می داند که كه رسانه‌ مشخص مي‌سازد كدام روايت از نظم اجتماعي، شهروندي، فرهنگ و توسعه به گفتار درآيد و كدام خاموش بماند که این همان ادعای پست مدرنیسم است .